تنهایی



تنهایی خیلی درد بدیه ! آدم رو عذاب میده و میسوزونه.
مخصوصا وقتی ظاهرا سرت شلوغ باشه ولی اگر یه خورده عمیق نگاه کنی میبینی که خیلی تنها هستی...! میبینی که همه ظاهرا همراز و همدمت هستن ولی از پشت بهت خنجر میزنن.بعضی ها متوجه این میشن ولی ازش فرار میکنن و خودشون رو به بی خیالی میزنن(خوش به حالشون) ولی معضی ها هستن که نمی تونن این رو تحمل کنن و دربارش فکر میکنن و خوشون رو سرزنش میکنن.
آره منم میگم خوش به حال اونایی که میتونن بی خیال بشن و از این موضوع به این مهمی به راحتی بگذرن

حالا به نظر شما اونایی که نمی تونن باید چی کار کنن؟!
باید آتیش بگیرن و عذاب بکشن؟
باید حسرت بقیه رو بخورن؟
باید...؟!

حتماً میگید باید کسی رو پیدا کنه که اون رو از تنهایی در بیاره آره؟!
درسته ولی کی رو پیدا کنه که به این چیزها فکر کرده باشه؟ کی رو پیدا کنه که جنسش خراب نباشه و یه دوست خوب و یه همدم واقعی باشه؟
همش سوال شد...! آره زندگی همش پر از سوالاتیه که آدم نمی دونه از کی بپرسه؟! اگر هم کسی جواب بده با توجه به ذهنیات خودش جواب میده ولی جواب ما رو که دنبالش هستیم رو نمیده!!!!
آخه چرا بعضی از ما نمیتونیم بی خیال بشیم و راحت زندگیمون رو بکنیم؟!
نظرات 3 + ارسال نظر
عاشق دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 07:32 ب.ظ http://sorry.blogsky.com

گاهی وقتا تنهایی تنا راه نجات از بدبختیه ...

سهیل دوشنبه 9 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 08:12 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام خوبی منم تنهای تنهام . مثل تو . ولی بیا همدیگرو دوست داشته باشیم چطوره؟

همون دوست قدیمی پنج‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1383 ساعت 03:18 ق.ظ

سلام محسن جان.امیدوارم امتحاناتت رو توپ بدی تا مشکلاتت رو با هم حل کنیم....بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد