خیره میشی و از ۱۰۰۰ تا کار عقب میوفتی!



گاهی اوقات آدم دوست داره خیره بشه به یه جایی و به اون چیزایی که دوست داره فکر کنه. به اون چیزایی که میدونه بهش نمیرسه ولی باز هم وقت صرف میکنه و به اونها فکر میکنه!
تو فکرش همش دوست داره که یه راهی رو باز کنه تا به اون برسه...ولی راه هایی که انتخاب میکنه هیچ وقت نمیتونه طی کنه! بعضی اوقات هم موقعیت رو خیلی خوب میبینه و باز هم فکر میکنه که بهش میرسه و دست به کارهایی میزنه که دسترسی به اون ها رو سخت تر میکنه.
باز میشینه و خودش رو سرزنش میکنه! و بعد از یه مدت دوباره سعی میکنه که راه هایی جدید و کار آمدتر رو پیدا کنه.
خیلی جالبه بعد از یه  مدت طولانی میبینه که ۱ قدم هم به جلو نرفته ، ولی باز هم خودش رو قانع میکنه و به کارهای بیهوده خودش ادامه میده...
.
.
.
.
یه خورده که به دور برش نگاه میکنه و بقیه رو نگاه میکنه یه فحش پدر مادر دار توی دلش به اون چیزی که دنبالش بود میده و میره دنبال عشق و حال خودش...
اصلا هم فکر این رو نمیکنه که چه موقعیت هایی رو از دست داده
نظرات 1 + ارسال نظر
احسان پنج‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:58 ق.ظ

واقعا کار شناسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد