یا عاشق هیشکی نشو ، یا عاشق همه بشو .
Sweet & Short: برای اولین بار به خونمون میومد ، با هم روی تخت دراز کشیدیم و مشغول صحبت شدیم . نمیدونم چی شد که هوس بوسه کردم ، اول با موهاش بازی کردم و بعد برای اینکه متوجه بشه گَه گاهی به لباش نگاه می کردم . چهره ی زیبا و خندانی داشت...ناخود آگاه چشمانم به لبانش دوخته شد! دیگه نه به حرفاش گوش میدادم نه به چشاش نگاه می کردم. یه دفعه به خودم اومدم و متوجه شدم که دیگه حرف نمیزنه ، وقتی به چشاش نگاه کردم «موج اشک بود که می درخشید» (ای کاش می دونست که بوسه گناه نیست)
هوا بسی ناجوانمردانه گرم است ،به بیرون میروم تا وقتی وارد خونه میشم احساس خوبی بهم دست بده .
اعتراف میکنم خیلی تنهام ، اعتراف میکنم خیلی نامردم ،اعتراف میکنم خیلی غیرمنطقی ام ، ولی ازم نخواه اعتراف کنم خیلی خَرَم!
اون که رفته دیگه هیچ وقت
نمیاد ، دیگه به چه امیدی شبا بخوابم؟! دیگه به چه امیدی ظهرا بیدارشم؟! دیگه به چه امیدی
Try کنم:(
من که تورو دوست دارم! ازمم کشیدی که...می خوای چی کار کنی؟! ترو خدا این قضیه رو تموم کن و دل دردمندی رو شاد کن؛)
اشکش مال این بود که اولین بار که اومده بود خونت....
هوام که همه جا گرمه...!
عاشق یکیش هم نمی شه شد حالا چه برسه به همه!! .. ولی عاشق شدن خیلی خیلی راحت تر از عاشق موندن و نگه داشتنشه..
ادم بعضی اوقات چوب اشتاباهتشو می خوره ولی می شه از اونها درس گرفت.ضمنا از این که به من سر زدی ممنوم
این پاراگراف اول خیلی توپ بود ایول
سلام
جالب بود خسته نباشید.
سلام محسن
مطالبت حرف نداره
قالبت ناموسیه بیشتر بنویس
منم در بست نوکرتم
اگه جایی گیر کردی حالا یا من هستم یا بهروز
aLi CherkoO
سلام رفیقل.دل پردرد یا سرپر دردسر کدومش و بیشتر دوست داری؟؟یا حق!