دیکته‌ی عشق

عشقم رو بهت دیکته می‌کنم...
با این که به عشق اعتقاد ندارم!
امَا حیف، دیکته‌ی تو ضعیفه.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

/سر به سرم بذار دست به دستم بده
پا به پام بیا ، تو همونی که از دستت
خواهم داد .

/زیاد انتظار ندارم ازت فقط وقتی نیستم
پیشت....هیچی هر کاری دوست داری بکن !

/یادته چه حرفای عاشقاته‌ای بهم نزدیم؟!
آفرین!!! همه ی حرفای عاشقانه.

/فارغ از هرچی دلخوشی به آینده‌ام می اندیشم..
/تو رو به اتهام این که هر روز من رو تهدید به جدایی
می‌کنی به دار خواهند آویخت ،فکرش رو بکن!
اون لحظه من میشم فرشته‌ی نجات تو.
/اما دوست عزیز ما معمولی خواهیم ماند.. برای
همیشه. به خودمون شکی نداریم! با این حال
کار از محکم کاری عیب نمی‌کنه ، بزن.

نظرات 2 + ارسال نظر
پسری از جنس باران سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:15 ق.ظ http://petti.blogsky.com

وبلاگ قشنگی داری
به من هم یه سر بزن

الهام یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ق.ظ

سلام
خوبین؟
نه تعریف می کنم نه انتقاد ازتون اجازه می خوام
بخونم چون من عادتمه اول می خونم
و نظر میدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد