هرزه‌گردهای زندگی

رویاهایی که میدونم هیچ‌وقت تحقق
نمی‌یابند، اسمشون رو رویا نمیزارم.
به اون‌ها می‌گم هرزه‌گردهای زندگی.

 

 

 

 

/ریشه‌های فلج احساساتم کمی
شفا پیدا کردن، عاشق هم میشوم.
/تا به حال آب رویش نریختم ولی
شکی نیست او یک حوری است.
/غربتم انقدر لذت بخش هست که
کسی رو بخوام فراموش کنم،
البته نه هر کسی.
/با این فکر آشفته‌ام بهتر از این
نمی‌تونم بنویسم.. کمک.

نظرات 1 + ارسال نظر
حامد راد دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:45 ق.ظ http://hameid-radpersianblogcom

با اجازه از نوشته هات میذارم تو وبلاگم.موفق باشید.زیبا مینویسید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد