اپیزود اول:
صبح ساغت ۸:۱۰، دندانپزشکی
وارد میشم تا برگه وقت قبلی رو تحویل بدم.
پرستار: بهبه آقای ... ! اِ؟ پس عینکت کجاست شهرام کاشانی؟
من؛ حوصلهش رو ندارم یه لبخند میزنم (که لاس بسه) و میگم خواستم اثباب زحمت شما نشه!
داره به لاس زدن ادامه میده که با همون لبخند اتاق رو ترک میکنم.
-----------
اپیزود دوم:
ساعت ۸:۳۰، سالن انتظار
خانومه میاد تو سالن و میگه: نوبتها بهم خورده! نفر اول کیه حالا؟!
من: منم!
آقاهه: پسر جان شما نفر آخرید من اولم.
من: خوب میخواستید نوبتها رو بهم نزنید! پس دومم.
همه میخندن و خانوم پرستار میخواد لاس بزنه که دختر رو بهروی من قهقه میزنه.
خجالت میکشم یکم.
-----------
اپیزود سوم:
ساعت نمیدنم، سالن انتظار
مردی از در وارد میشه با پارچ آب و با لحن عربی میگه: ببخشید کدوم یکی از این آبگرمکنا سردترن؟
من: اون آبگرمکن وسطیه خیلی سرده.
دختر روبهروی من دستش جلوی دهنشه و میخنده!
-----------
اپیزود چهارم:
ساعت ۹:۴۰، زیر دست دندانپزشک
در حالی که دهنم باز و دست و پای خانو دکتر توی دهنم هست؛
خانوم پرستار لبخند زنان بالا سر منه!
چشمام رو میبند تا این موجود پتیاره رو نبینم.
------------
اپیزود پنجم:
ساعت ۱۰:۱۰، پارکینگ
ماشین رو از پارکینگ درمیارم.
توی کوچه همون دختر روبهروییم که خوشخنده بود رو میبینم.
از آینه نگاهش میکنم، داره میخنده!!!
------------
اپیزود ششم:
ساعت ۱۰:۳۰، خونه
سر درد دارم، مُسَکن میخورم و میخوابم.
با سرو صدای دعوای مامان بابام بیدار میشم.
میرم توی حال و یه نگاه معنادار به ۲تاشون میکنم!
میدونم این نگاهها فایده نداره، میرم صورتم رو آب میزنم.
یه کاپو میخورم.
به اتاق برمیگردم، گوشیم رو چک میکنم. یه پیغام جدید:
Hey sms boro pishe uonike hamishe behesh fekr mikonam,
age kar dasht mozahemesh nasho,
age khabide bood aroom bebusesh
.age toro khoond behesh begoo DOO$E$H DARAM
روی تختم دراز میکشم و آروم میشم..
چقدر اپیزود :D
حاجی، این پاپیولار بودنته که منو کشته;):D
از همه قشری هواخواه داری:))
از این دختر های خوش خنده و به تناسب آن پسرهای خوش خنده تر زیاد دیده میشن!
تو بدون به کی میخندی....