دست بندی از جنس ِ تو

گاهی تنهایی رو دوست دارم
مثل اون شب که توی خونمون
باهم تنها بودیم.. یادته؟

 

 

 

 

/تشنج رو با روحم حس می‌کنم
و تو همیشه از جدایی بگو
شاید یه روزی راحت شدی .
/دست به کمر می‌شم و از
بد اخلاقیت گِله می‌کنم.
/طراوت و شادیه خودم یعنی
بعد از حموم با اون صابونه
خنک، تا چند دقیقه «دل» رو
فراموش می‌کنم.
/هوس کردم عکست رو بذارم
اینجا... خوب؟

درخشش ِ پستی‌ها

لب‌های خشکی که بوسه نمی‌خواستند
عشق پاکی شد که شک نمی‌خواست
امّا..
می‌خواستند!

 

 

 

 

/راه رو هنوز ادامه میدم،بدون تو
شاید کسی پیدا شد و گذراندم
به یاد تو.
/روحی که با محیطش سازگار نیست
تنها راه سر به‌راه کردنش، به راه
خلافِ خوبی‌ها بردنشه.
/روشنی‌ها رو باید تاریک دید تا
در تاریکی‌ها نیز مثل روشنی‌ها
عمل کرد.
/این تکرار خودمه بیشتر تا زندگیم،
هنوز همون زاویه‌ی دید به زندگی
رو دارم..
/توی یک اتاق کوچیک با چند ادکلن
و آهنگ بخصوص میشه تا آخر عمر
تا خاطرات زندگی کرد!!!
/انتظار این روز‌ها اصلاً شیرین نیست..!

Unending Format

یادم نیست چی گفت، اما یادمه چطوری گفت
در کل شاید توهمی از سکوت بود.

 

 

 

/یه نظر، من رو به این‌طور نوشتن
سوق داد.
/از دست در دست هم نبودن گفته بودم
اما بودنش بد آدم رو هوایی می‌کنه.
/یاذمه نگاه‌هاش رو، لبخندهاش رو
حتی پلک زدن‌هاش رو پس انتظار
نداشته باشید چیزی از حرفاش یادم مونده
باشه.
/اکثر دخترا حکم کف دست رو برام دارن!!
دقیقاً همون چیزی که فکر می‌کنی درسته!
/یه آدم تنها که سرش خیلی شلوغه رو
چی بش می‌گین؟
/خواب‌هام تکراری از تو شدن، تا کی
حسرت؟

هایلایت

خیلی احساس ضعیفی می‌کنه این روزا، خودش رو تنها می‌بینه و آرزو می‌کنه که کاش یکی همیشه همراه بود باهاش. دورش هم که نگاه می‌کنه همه دو نفره هستن، جنسیت هم مهم نیست فقط همدمن. اخلاقش خیلی عوض شده دیگه نمی‌تونه با کسی صمیمی بشه یا همیشه باهاش باشه، احساس می‌کنه طرفش مزاحمه و نمی‌تونه تحملش کنه.
اون حسی که حالش رو از آدمای اطرافش بهم میزنه بیشتر شده! تا یه چیزی که انتظار نداشته باشه پیش بیاد فحشو می‌کشه.. این فشاری که داره بهش میاد رو هیچ‌وفت فراموش نمی‌کنه، داره حفظش می‌کنه تا یه روزی برای یکی تعریف کنه. این فشار نشون میده اتفاق‌ها خیلی تاثیر دارن روی تمام سیستم بدنش.

الان حالش به هم می‌خوره از این کارش که اینو پست کنه!!! عادت نداره روحیاتش به همه بگه، بدش میاد! دلیلش همونیه که یه روزی به حرفاش گوش میداد.

تنهام! می‌خوام گریه کنم، سست شدم راحت می‌شکنم این روزا

خانومها و آقایان توجه کنید:

I'm Fuckin Broke !

نزدیکی

لبخندی به گذشته‌اش زد و رو به آینده با بغض راه افتاد
رستگاری اول زندگی‌اش بود، که غصه نداشت
تردید به راهی نرفته بس بود برای دلگیری‌اش
اما کلید مشکلاتش یک نزدیکی بود..

نهایت خوشحالی

از خوشحالی ناراحت شدن، تا حدی که چشم‌هات داغ ِ گریه بشن
تجربه کردم. دارم نهایت لذت رو می‌برم از این لحظه‌ها.
شیرینیه این لحظه‌ها برای همه آرزو می‌کنم!!!

عزیزم! راه دور ِ پس با حرف‌های نوشته شده بساز.
می‌دونی که اگه بودم... تو می‌دونی.

I hate NANCY AJRAM

یکی دیگر از تاثیرات فیلم سیصد :

www.nancyajram.com

عمیقا متاسفم!