هر چی باشه منم آبرو دارم، برایم مهم است دیگران دربارهی من چی فکر میکنند؟! درست است گاهی بیشرم و حیا میشوم ولی رگ غیرت دارم. دوست دارم ظاهر و باطنم از یک جنس باشه، من میخواهم با تو ازدواج کنم. این حق منه. خفهشو، خودت هم خوب میدونی اون سگ بیشرف رو دم حجلهت کشتم و دیگر تو باید حواست رو خوب جمع کنی تا از دستم ندهی. این رو هم میگم؛ فقط بهخاطر آبرویم با تو ازدواج میکنم.
در عقدی که قرار است جاری شود این را هم قید خواهم کرد که حق آووردن هوو رو بر سر تو خواهم داشت.
قبل از ازدواج اعتراف میکنم، جلوی همه، که من ۱۷ سال و اندی است... زبانم نمیچرخد برای گفتن این جملهی خفتبار و شرمانگیز! ولی چیزیست که همه باید بدانند. من ۱۷ سال و اندی است که زندگی میکنم! بله، این اصل قضیه است. و من برای آبروی خودم هم که شده تصمیم به ازدواج با زندگی گرفتهام. اسمت رو به عنوان تکراریترین مفعول روی سردر این پیج نوشتهام، و عاقلها میفهمیدند که فاعل آن منم. پس چیزی تازه نیست و اکثریت فهمیدهاند که سالهاست من توی تکراری را ... استغفرلا!
چرا من با تو کم لذت بردم؟! اشکال از زود راضی شدن تو بوده یا من؟ میگذرم، انقدر بزرگوار هستم که بگویم لذتهای زیادی بردم تا بلکه دیگران را راضی نگهدارم.
حالا عقد به اصلاح دائمی که من فکر میکنم اون رو موقت بگوییم بهتر باشد را میخوانیم تا از این به بعد با هم دیگه راحت باشیم و از ترس ریختن آبرویمان از هم فاصله نگیریم.. با نفرت کنار همدیگه خواهیم ماند ولی دهن جماعت را میبندیم و بسیار رمانس جلوه میدهیم تا کمی هم دیگران از حسودی، دشمنمان شوند.
شیربها رو میگزاریم؛ ذجه زدن من کنار تو تا پایان عقد و قراردادمان. مهریه را میگزاریم؛ (کی داده و کی گرفته) نشان دادن روز قیامت به تو و رها شدن من در دوزخ اما تو در برزخ. عروسی رو در حضور هوا و زمین، روی زمین برگذار خواهیم کرد. جاری کردن این عقد را هم واگذار میکنم به عالم مطلق در هوا تا حرفی در آن نباشد.
تک تک مشکلاتمان حل شد، تنها به یک اجازه نیاز داریم و اون هم دست دوست گرامی من «مرگ» است. با توجه به صمیمیت ما دو دوست فکر میکنم حرف من حرف مرگ عزیزم هم باشد. دلیلش هم این است که مشتاقانه انتظار لقاح ایشان را دارم. پس همه چیز طبق برنامه پیش رفت.
ما به هم محرم شدیم، دیگر پنهانکاری لازم نیست.
زندگیه من تو قدرت بیشتری نسبت به من داری ولی مثل من پررو نیستی، الان که پیش همیم بدون ترس از چیزی از تو تقاضا میکنم همیشه تو با من بساز...اینو خواهش میکنم، من قدرت سازش با تو رو ندارم. آره، با یه آدم ضعیف ازدواج کردی.
سلام من همیشه وبلاگ شما را می خونم و لذت می برم.بعضی از جمله هایی که مینویسید تپش قلب ادم را بیشتر میکند شما خیلی ادبیات خوبی دارید فکر میکنم همیشه بیست میگرفتید ادبیات فارسی رو.خیلی ممنون.
مدت هاست که جدا شد ام از زندگی
همه مسخره ام می کنند
بی ابرو شده ام
با خودم می گویم دیگر مهم نیست
ولی مهم است بیش از پیش
سلام:
--> پاییزی دیگر و شاید تجربه دوباره با هم بودنی دیگر<--
منتظر حضور گرمتان در جمع صمیمی وبلاگ نویسان بلاگ اسکای هستیم ... (:
http://1st-gharar.blogsky.com
زندگی؟ مطمئنی تو فاعلی و اون مفعول؟