مست میشوم و علفم را میکشم، تنها در
پُک زدنهای عمیق فرو میروم..
همه چیز خوب است، حتی رویاهای از بین
رفته، حتی هدفها و احساسهای من که
بعد از تو بالهایشان شکست..
فصل آرامش فرا رسید، اندوه و گریه دیگر
جایی ندارند، وحشت از نبودنت وجودم را
پُر نکرده..
...و من هوشیار میشوم ۲ساعت بعد،
باز هم نمیپذیرم رفتنت را، مامان تو هستی!
دوباره مست میشوم و علفم را میکشم...