بی‌لقاح

اون شب که رفتی، توی شوک رفتنت
به دیدن دوباره و لحظه‌ی هم‌آغوشی
فکر می‌کردم. ۱سال گذشته و من
چقدر بچه‌گانه و خوش‌بینانه فکر می‌کردم،
این لحظه تجربه خواهد شد اما ما
هم‌دیگه رو نخواهیم دید..

 

 

 

 

/روزهام پشت پا می‌زنند، دوستشون
ندارم.

کنکور

با شروع شدن یه سال تحصیلی جدید که فکر کنم سال خیلی سختی باشه فقط محتاج دعا هستم!

التماس دعا !

نزولی در ارتفاع

برای سکوت و خاموشی ِ شب‌هام
نبودنِ تو کافیه، اما تو ادامه بده و
عاشقانه‌های گذشته رو امروز
دروغ ترجمه کن.

 

 

 

 

/ زن ۳۵ساله‌ی کره‌ای،که اکثراً من رو
می‌بینه امروز گفت؛چرا همیشه
تنهایی؟ جوابش رو فارسی دادم و با
خنده سر و ته‌ش رو بهم اوردم.
/ نقشه‌ی کهکشانِ ما لکه‌ای ماده
تاریک داره، لکه‌ی بزرگیه! پارسال
نبود.
/ لوح ِ خاطراتِ عاشقانه رو ساده
لوحانه ویرایش کردی.
/ در خواب رویای صادقانه‌ای که نیست
همه رویاها مضحکانه‌است..
/ نبش قلبت مثل ِ گذشته‌ها من نیستم
دیوار بن‌بستی درست شده که تنها
یکی باید خرابش کنه تا اوجا جاش بشه.
/ کرواتم رو انقدر محکم می‌کنم که فشار
نذاره چشمم با چشم دیگه‌ای...!!!
/ نرمی و گرمیه تنش رو با یه گردش سیگار
دور می‌کنم، و کام ِ بعدی.

تو و سرنوشت

بوی عطر تو، بوی عطر من
توی ماشینی پارک شده یه‌جای خلوت
دست سردت توی دستم و نگاه‌ها.
این روزا تنها استرس این خاطرات مونده.

 

 

 

 

/خلاف تو و افکارت عمل کردن،
الان لذت‌بخشه.
/دل‌شکستگی و تنهایی دیگه
تکراری شدن برام،ولی هنوز
کافی‌لَته‌های استارباکس رو
دوست دارم.
/چقدر خوبه بعضی‌ها نوستالوژیک
نیستن!
/ناباوری‌هات و خاطراتت می‌گن
تو می‌خوای منو! پس چی‌شد؟
/ستاره‌ منتظره چشمک دوباره
هستم، باور کن زنده نیستم.
/چرا همیشه آهنگ خداحافظ
رو برام تکرار می‌کنی؟
چرا دیگه سفارشی دوسم
نداری؟

وضعیت عادی

آقای جیم دو حالت دارد : خشمگین و بی تفاوت. روزهایی که با خانم واو حرف می زند خشمگین است و در روزهای دیگر بی تفاوت.

خانم واو دو حالت دارد : روزهایی که در انکار است و روزهایی که به خودش می آید. او در روزهایی که به خودش می آید به آقای جیم فُحش می دهد. آقای جیم با خشم نعره می زند و بدنش می لرزد. او درواقعیت به تمام دنیا پرخاش می کند و در خیال خودش خانم واو را به قتل می رساند و سپس بی تفاوت می شود.

خانم واو مرگِ خودش را انکار می کند و همه چیز به وضعیت عادی برمی گردد.