هنوز هم مثل دوران کودکی از هر چیز جدا از تعریف بخصوص خودش، یه تعریف برای خودم دارم. تا حدودی توی اون دوران هم به راحتی همه چیز رو قبول نمیکردم و فکر میکردم در موردش، هیچوقت هم نتیجههام رو به کسی نمیگفتم میترسیدم بخندن بهم. ولی به نتیجهام اعتقاد داشتم. حالا که به خیلی چیزا فکر میکنم و به خیلیها میگم کسی نقضش نمیکنه یا چیزی برای گفتن داره که کاملاً متفاوت با نظر منه و از همه مهمتر تکراریه. من هنوز به نتیجههام اعتقاد دارم و در بند محدوده نیستم! احمق نیسم! فکر میکنم! شک میکنم!
از فساد یه تعریف دارم، بهش معتقدم. دارم با جملهها بازی میکنم که غیر مستقیم بگم!!! اما نمیگم. افکارم خیلی متزلزل شده، توی هیمن مدت.
به پستِ پایین جواب دادم.
امروز یک سال از دیروز بزرگتر خواهی شد
می دانم
چشمانت انتظار هدیه ای را قدم می زند
هدیه ای خواهم داد
جعبه ای مملو از واژه هایی گنگ
راستی ، گذشت ، مردانگی ، مروت
روزی که آن را باز کردی
شایدموهایت به میهمانی آسیاب رفته باشند
و شاید بزرگ شده باشی
بزرگ
-------------------------
سلام.
می شناسی منو؟یه نگاه آی دی بکن.راستش آی دی قبلیم حک شد.خوشحال می شم ادم کنی.
راستی.این جهان مجموعه ای از سلسله تعاریف بهم بافته شده ست که از پیش تعیین شده و تمام تلاش بشری تنها واسه کشف بیشتر این تعاریف هست .تعاریفی که گاه به خاطر اینکه آبستن گنگی و ابهامی ابدی هستند دست نخورده باقی می مونن.مثه همین فساد.به هر حال
دلت شاد
امضا:مرد یخی
...
salam :)
آخرش گفتی یا نه حالا؟!
تعریفو اینجا هم بنویس می دونم خیلی با اون چیزی که همه مردم میگن فرق داره و می خوام بدونم
دوست دارم با عقاید مختلف آشنا بشم
همیشه دوستداشتم به چیزایی که می دونم شک کنم
یه عزیزی می گفت ایمانی با ارزشه که مرحله ی شک رو پشت سر گذاشته باشه
باهاش موافقم
متزلزل بودن خوبه
نتیجه ی خوبی خواهد داشت
ادامه بده کم نیار
درمورد نامه هم جداْ از کارمندهای شما نوشته این رو؟