گاهی تنهایی رو دوست دارم
مثل اون شب که توی خونمون
باهم تنها بودیم.. یادته؟
/تشنج رو با روحم حس میکنم
و تو همیشه از جدایی بگو
شاید یه روزی راحت شدی .
/دست به کمر میشم و از
بد اخلاقیت گِله میکنم.
/طراوت و شادیه خودم یعنی
بعد از حموم با اون صابونه
خنک، تا چند دقیقه «دل» رو
فراموش میکنم.
/هوس کردم عکست رو بذارم
اینجا... خوب؟
http://www.xray4u.blogspot.com/
اینجور تنهایی خیلی خوبه
از این تهایی ها اینقدر خوبه که نگو!
منم از اون تنهایی هایی که گفتی دوست دارم!! :دی
من !
خونه ی شما !
بذار!
نه یادش نمیاد بیشتر توضیح بده
کیه از اون تنهایا خوشش نیاد هان؟؟؟؟؟