از سادگی ِ تو، ادامه دادم و به اینجا رسیدیم
چشمهات رغبتم رو برانگیختهتر میکرد
برای بازهم ادامه دادن.
تو پختهتر شدی و چشمهات دور از من،
باز هم ادامه دادن رو دوست دارم به یاد
گذشتهها، اینبار خاطرات محرک شدهاند.
نگاههای به خودم و فکرهای به تو حکم ِ
شطرنج بدون شاه رو برای من پیدا کرده،
فقط ادامه میدهیم
و
کسی هم به بردن فکر نمیکند!
این سبک نوشتنت چیه؟
نبودن شاه مهم نیست
مهم حضور ملکه ست که اون هم همیشه هستش
سلام //قوی باش //
زندگی زیباست در صورتیکه زیبا ببینی /