درد

مست می‌شوم و علفم را می‌کشم، تنها در

پُک زدن‌های عمیق فرو می‌روم..

همه چیز خوب است، حتی رویاهای از بین
رفته، حتی هدف‌ها و احساس‌های من که

بعد از تو بال‌هایشان شکست..

فصل آرامش فرا رسید، اندوه و گریه دیگر
جایی ندارند، وحشت از نبودنت وجودم را

پُر نکرده..


...و من هوشیار می‌شوم ۲ساعت بعد،

باز هم نمی‌پذیرم رفتنت را، مامان تو هستی!


دوباره مست می‌شوم و علفم را می‌کشم...

نظرات 2 + ارسال نظر
دخترک دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ق.ظ http://girl-blody.blogfa.com/

واو من ۱سالی میشه این جا نیومده بودم
چه رنسانسی شده هااا

مامان
مادر
چند هفته پیش اگه خدا به حرفام گوش نمی داد در حسرت این کلمه تا آخر عمرم می موندم
شکر که هست

ارمغان شنبه 1 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 03:32 ب.ظ

؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد