هنوز ادامه

این نبودِ تو در تحریک احساساتم من رو متوجه ابهام می‌کنه؛
جای خالی تو با خاطره‌ها پر شده، خاطراتی تاریک و کمرنگ.
مشکل این‌جاست که همیشه راه رو برای هم هموار می‌کنیم
در صورتی که زمان مجاز ما در پایان است ولی ما هنوز
نمی‌خواهیم باور کنیم ماضی تمام شد و راه تازه‌ای به استقبال
 تو اومده.
می‌ترسم سایه‌ی گذشته‌ها دامن ما رو ول نکنه..
آمیخته‌ی ما جدا شدنی نیست؟

نظرات 5 + ارسال نظر
سانی سه‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 05:46 ب.ظ http://felfelkoochooloo.blogfa.com/

همش هدر میدیم وقتو

نوشین۱۷ چهارشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 01:03 ق.ظ http://Nooshin17.com

از این خط یکی مونده به آخری
منم میترسم :(

ارمغان چهارشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 02:14 ق.ظ http://long-life-games.blogspot.com

نمی دونم


من هم همین حسو دارم مدت هاس
تازه بارون دوباره شروع شده ..

مست دیوانه چهارشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 01:49 ب.ظ http://blackwine.blogfa.com

ماضی مستقبلو میسازه..میره تو وجود آینده..واسه همین باور نمی کنیم که...

آ سه‌شنبه 14 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ق.ظ

http://cosmos.bcst.yahoo.com/up/player/popup/?rn=49750&cl=2277220&ch=61492&src=news

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد